رو به سوی نور
سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۵۹ ب.ظ
در تمام سالهای زندگی، مورد تمسخر عوام بودم. همیشه آنها یک سوی جاده بودند و من تنها، سوی دیگر جاده. گاهی مسافرانی شبیه خود را میدیدم که مثل من خلاف جهت در حرکت بودند اما خب آنها هم در مسیر های مختلف زندگی میرفتند و ناپدید میشدند. این تنهایی و جاده ی خالی از همسفر همیشه آزار دهنده بود تا اینکه روزی خورشید با من صحبت کرد. گفت جدا از خور و خواب خشم و شهوتی. برای همین است که مورد تمسخری. خورشید شرارههای روشناییاش را بر سینهام تابانید و گفت:« به درون بنگر.» سالها گذشت تا مفهوم کلام خورشید را یافتم. من ندای وجدانم را میشنیدم، و وجدان صدای خداست. "آن را که رو به سوی نور بود دیگران تاریک میدیدند."
سعید فرض پور.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.