درگاه نشر آثار سعید فرض پور

نوشته های داستانی و غیر داستانی

درگاه نشر آثار سعید فرض پور

نوشته های داستانی و غیر داستانی

سعید فرض پور، نویسنده و مدرس داستان نویسی است که حرفه خود را از ۹ سالگی شروع کرده. حوزه فعالیت او ژانر فیکشن فانتزی است. سه گانه ی رویافروش را طی هفده سال نگاشته و از سال ۱۳۹۴ مشغول به آموزش هنر جویان داستان نویسی است.
نشانی پایگاه رسمی saeedfarzpour.com
نشانی پایگاه نشر آثار saeedfarzpour.ir

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رابطه عاشقانه» ثبت شده است

رویا دری است کوچک و مخفی، درون ذهنمان. هر جا که شرایط زندگی سخت شد سراغ آن در را بجویید. رویا‌ها کاربرد بینظیری دارند. در حالی که اغلبِ مردم، به رویا پردازی واژه متوهم یا غیره اطلاق میکنند اما رویا ها در واقع سطح آشفتگی ذهنی شما را پایین آورده، به افکارتان نظم می‌بخشند. هیچ جادویی در کار نیست، رویا ها برای این به تحقُق میرسند که ذهن شما به ضرب آهنگ مطلوب برای برنامه ریزی میرسد.
سعید فرض پور.

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۰۰ ، ۱۸:۱۸
سعید فرض پور

وقتی شکست میخورید مسئولیت شکست هایتان را بپذیرید، همان طور که در پیروزی سینه سپر میکنید. شکستها همواره درسی گرانبها در درون خود دارند، درسِ دوباره تکرار نکردن یک اشتباه.
سعید فرض پور.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۰۰ ، ۲۳:۳۹
سعید فرض پور

زمانی خواهد رسید که هیچ کدام از استدلال‌هایتان پذیرفته نخواهد شد. رابطه‌ی شما از آن حس عاشقانه تهی شده، حس می‌کنید در حال تقلای بیهوده هستید. آن وقت باید بار و بندیلتان را ببندید و بروید. مسئله دیده شدنِ جای خالیتان نیست؛ مسئله حتی دیده شدن خوبی‌ها و بدی‌هایتان هم نیست؛ مسئله این است که شما میروید تا جواب این سوال را بیابید؛ بیابید که آیا بودنتان برای فرد مقابل اهمیت داشته یا نه. آنوقت دو حالت اتفاق خواهد افتاد؛ یا مهم بودید یا نبودید؛ اگر مهم بودید که همیشه پایان این رفتن به بازگشت ختم خواهد شد و اگر هم نبودید همان بهتر که رفتید.
سعید فرض پور.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۰۰ ، ۲۲:۱۷
سعید فرض پور

به همین سادگی، یک روز صبح بیدار میشوی و میبینی آن آدم سابق نیستی. علایقت، تعلقاتت و هر آنچه تا پیش از این، مهم بود ناگهان بی اهمیت میشود. تحول همچون مرگ ناگهان از راه میرسد و تو را در مسیر جدیدت قرار میدهد؛
به همین سادگی...

سعید فرض پور.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۰۰ ، ۲۲:۰۵
سعید فرض پور


رابطه ی ما شبیه جنگ بود.
تو که رفتی جنگ تمام شد،
اما تکه پاره های مرا هیچ کس نتوانست جمع کند.
چشمم یک سمت، گوشم سمتی دیگر و دلم همانجا میانِ میدان جنگ جا ماند...

سعید فرض پور.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۰۰ ، ۲۱:۴۹
سعید فرض پور